سلام به ستیاییم
"اولین مربا توت فرنگی"
دیشب داشتم فیلم میدیم که یهویی ذهنم به سمت وبلاگت کشیده شد
یادم اومد که اینجا تقریبا هر روز واست مینوشتم و خاطرات و باهم بودن هامون رو ثبت میکردم
از اونجا که تبلتم حدود یه ماهه خراب شده و امیدی هم به درست شدنش نیست که بتونم عکسامون رو توی اینستا بذارم تصمیم گرفتم ازین به بعد بیام اینجا و دوباره خاطره نویسی رو شروع کنم
از یه لحاظ هم با خودم گفتم وب خیلی بهتره
چون اینجا میتونیم خاطره هامون رو با توضیحات کامل ثبت کنیم.
ازین به بعد تمام روزانه هامون رو اینجا مینویسم و زیر هر پست روزانه چند تا از عکسا و خاطره های مربوط به گذشته رو میذارم.
دوست دارم توت فرنگیم