ستیای من نی نی دایی مجتبی و نعیمه جون مرد

سلام گلم...ستیا جونم حالم زیاد خوب نیس...صبح نعیمه جون زنگ زد و گفت نی نی مون مرده خیلی گریه میکرد نعیمه جون....مامان منم یه عالمه برای نی نی گلی گریه کرد....ایشالا هیچ جنینی توی دل مامانیش نمیره و همه ی نی نی ها همیشه سالم باشند...بعدا میام واست عکسات رو میذارم....ایشالا که حال نعیمه جونم زود خوب بشه....حتما قسمت نبوده که نی نی پیش ما بمونه...دیشب که رفته بودیم باهم رستوران همه به نعیمه جون میگفتن شکمت بزرگ شده....اما صبح که نعیمه جون با یک عالمه امید رفت سونو بهش گفتن نی نی تون مرده...آرزو میکنم خدا واسه این اتفاق برای هیچ کسی نیفتی...خیلی حیف شد...کاش نی نی پیشمون میموند...من خیلی ناراحت شدم وقتی مامانم بهم گفت...به هر حال این اتفاق افتاده و با ناراحت بودن ما درست نمیشه...ولی خب دور کردن ناراحتیش از خودمون هم خیلی سختهخدای مهربون ما به نعیمه جون و دایی مجتبی یک نی نی دیگه بده و این بار خودت مواظبش باش تا ایشالا هیییچ اتفاق بدی واسش نیفته...ستیا جونم ایشالا تو و همه ی نی نی های دنیا همیشه سالم و سلامت باشین

خیلی دوستت دارم پرنسس...بای


تاریخ : 17 مرداد 1394 - 22:40 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 680 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

تپلی

تپلی

تپلی دیروز میخواستیم با مامانیت بهت لعاب برنج بدیم اما من نتونستم بمونم و خود مامانی بهت لعاب برنج داده بود....راستی دفعه ی پیشم که مامانی حریره بادوم بهت داده بود دکترت کلی دعواش کرده بود....اما این مامانیت فکر میکنه خودش دکتره و هرچی دکتر میگه بدون هماهنگی با من به نی نی غذا نده گوش نمیکنه و بازم کار خودش رو میکنه....مثلا میخواد دخملیشو تپلی کنه
حالا به نظر خودت تپلی شدی یا نه؟
تاریخ : 12 مرداد 1394 - 21:02 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 2083 | موضوع : فتو بلاگ | 6 نظر

نفس

نفس


تاریخ : 12 مرداد 1394 - 19:36 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 733 | موضوع : فتو بلاگ | یک نظر

9 روز دیگه تا پایان 2 ماهگی و آغاز 3 ماهگی عزیزدلم

سلام قشنگم

ستیا جونم فقط 9 روز دیگه تا پایان 2 ماهگیت مونده  

واقعا خیلی زود میگذره و اصلا متوجه گذر زمان نمیشیم....خیلی خوشحالم که دختر عمه ی ناز و خوشگل و

گلی مثل تو دارم....خدایا ممنونم ازت به خاطر این هدیه ی قشنگ و با ارزشی که بهم دادی و ازت میخوام

 که "ستیا" فرشته کوچولوی زمینی مون رو واسه من و مامانی و بابایی شو و بقیه حفظ کنی

           

راستی امروز بالاخره طلسم باطل شد و بعد از فکر کنم یک هفته همدیگه رو دیدیم

قول میدم بهت که ازین به بعد مثل قبل هر روز هرجور شده همو ببینیم

وقتی منو دیدی انگار تو هم دلت واسه من تنگ شده بود و وقتی باهات حرف میزدم واسم جیغ های بلند

میکشیدی و میخندیدی....ازت فیلم گرفتم صبح با گوشی مامانیت و واسه خودم ارسالش کردم اما به

دلیل ضعیف بودن نت گوشی مامانیت هنوز واسم ارسال نشده.وقتی که ارسال شد میام حتما میذارمش.

تازگیا هم یاد گرفتی وقتی حواسمون ازت پرت میشه الکی صرفه میکنی و بعدش که میایم کنارت کلی

میخندی از صبحم چند بار اینکارو انجام دادی وروجک

             

راستی این رو هم بگم که این چند روزی که همو ندیدیم مریض شده بودی عروسک کوچولو 

 ویروس "جدیده " اسهال و استفراغ که بیشتر نی نی ها میگیرن این روزا( مامانی ها  خیلی مواظب کوچولو

هاتون باشین) مامانیت هم برای اینکه من نگران نشم چیزی بهم نگفته بود

اما خداروشکر الان خوب شدی 

ایشالا همیشه سلامت باشی عروسک جونم

شب دوباره میام تا عکسای قشنگتو بذارم

خیلی دوستت دارم موش کوچولو ی من

بووووووووووووووس


تاریخ : 12 مرداد 1394 - 00:01 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 743 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

فدای خنده هات ستیای من

فدای خنده هات ستیای من

سلام عشقم خوبی؟
ستیا جون فکر میکنم حدود 4 روزه همدیگرو ندیدیم انگاری طلسم شدیم اصلا نمیشه یا شما خونه نیستید یا ما
دلم خیلی برات تنگ شده از مامانیتم خیییییییییلی ممنونم که عکساتو واسم میفرسته نفسی
ایشالا اگه خدا بخواد شب یه چند ساعتی میام جات و اگه اومدم خودم بعد از مدت ها ازت عکس میگیرم
عااااااااشقتم عزیزم.....بوس
تاریخ : 09 مرداد 1394 - 04:11 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 737 | موضوع : فتو بلاگ | 3 نظر

کپلی من

کپلی من

فدای لپای نازت بشم من جیگری
تاریخ : 08 مرداد 1394 - 07:41 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 731 | موضوع : فتو بلاگ | 4 نظر

ستیا بلایی جیگر طلایی

ستیا بلایی جیگر طلایی

عشقمی وروجک من کپلی بازیگوش
تاریخ : 08 مرداد 1394 - 07:41 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 671 | موضوع : فتو بلاگ | یک نظر

فرشته کوچولو

فرشته کوچولو

فدات بشم ستیای من عااااااااشقتم زندگیمی ستیا
تاریخ : 08 مرداد 1394 - 07:40 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 669 | موضوع : فتو بلاگ | 3 نظر

اولین غذای کمکی ناناز

سلام موشی من....اومدم بهت بگم که امروز 94.5.4 برای اولین بار مامانیت بهت غذای کمکی حریره ی بادوم

داد

اما یادش شده ازت عکس بگیره منم که بالا نبودم که ازت عکس بگیرم

اشکال نداره حالا خودم بعدا ازت عکس خوشگل میگرم عزییییییزم

بوس بوس خوشگلم 

بای بای


تاریخ : 05 مرداد 1394 - 04:17 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 727 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی