9 روز دیگه تا پایان 2 ماهگی و آغاز 3 ماهگی عزیزدلم

سلام قشنگم

ستیا جونم فقط 9 روز دیگه تا پایان 2 ماهگیت مونده  

واقعا خیلی زود میگذره و اصلا متوجه گذر زمان نمیشیم....خیلی خوشحالم که دختر عمه ی ناز و خوشگل و

گلی مثل تو دارم....خدایا ممنونم ازت به خاطر این هدیه ی قشنگ و با ارزشی که بهم دادی و ازت میخوام

 که "ستیا" فرشته کوچولوی زمینی مون رو واسه من و مامانی و بابایی شو و بقیه حفظ کنی

           

راستی امروز بالاخره طلسم باطل شد و بعد از فکر کنم یک هفته همدیگه رو دیدیم

قول میدم بهت که ازین به بعد مثل قبل هر روز هرجور شده همو ببینیم

وقتی منو دیدی انگار تو هم دلت واسه من تنگ شده بود و وقتی باهات حرف میزدم واسم جیغ های بلند

میکشیدی و میخندیدی....ازت فیلم گرفتم صبح با گوشی مامانیت و واسه خودم ارسالش کردم اما به

دلیل ضعیف بودن نت گوشی مامانیت هنوز واسم ارسال نشده.وقتی که ارسال شد میام حتما میذارمش.

تازگیا هم یاد گرفتی وقتی حواسمون ازت پرت میشه الکی صرفه میکنی و بعدش که میایم کنارت کلی

میخندی از صبحم چند بار اینکارو انجام دادی وروجک

             

راستی این رو هم بگم که این چند روزی که همو ندیدیم مریض شده بودی عروسک کوچولو 

 ویروس "جدیده " اسهال و استفراغ که بیشتر نی نی ها میگیرن این روزا( مامانی ها  خیلی مواظب کوچولو

هاتون باشین) مامانیت هم برای اینکه من نگران نشم چیزی بهم نگفته بود

اما خداروشکر الان خوب شدی 

ایشالا همیشه سلامت باشی عروسک جونم

شب دوباره میام تا عکسای قشنگتو بذارم

خیلی دوستت دارم موش کوچولو ی من

بووووووووووووووس


تاریخ : 12 مرداد 1394 - 00:01 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 746 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی