یه روز خوب تو پارک

سلام عروسک...امیدوارم همیشه حالت خوب باشه....عزیزم دیروز(2 شهریور 94) با خاله جون و امیرعلی و مامانی+بهترین دوست من ندا رفتیم پارک 

خیییلی به همه خوش گذشت عزیییییزم شما هم اصلا اذیت نکردی و بی نهایت دختر خوبی بودی عشق من

وای  جوووووووونم توت فرنگی مممممن که انقدر تو خوشمزه ای 

وقتی که توی پارک کشف میکنیم توت فرنگی جان خودش شیشه اش رو میگیره بدون کمک ماااا....آفرین توت فرنگی کوچولو ی ناز و باهوشم

امیر علی جوجه ی شیطونم

وای از دست این پسر خاله ی شیطونت ستیا خانوم که هی با دو چرخه اش رفت اینور اونور و هی مارو نگران کرد...دفعه ی آخر هرچی گشتیم توی پارک رو نبود ازاخر قرارشد هرکی بره یک قسمت رو بگرده که قبلش من امیرعلی رو دیدم.شاید اگه امیرعلی نبود این همه به ما خوش نمیگذشت

توت فرنگی مون توی چمن

یک عکس سه نفره من و تو خاله زهرا...اما چون دیگه آفتاب غروب کرده بود خیییلی بی کیفت شد

اینم یک عکس خوشگل که ندا جونی زحمت کشید ازمون انداخت  که به دلیل اینکه امیرعلی خان دوربین تبلتم رو پفکی کرده بود تار شد

اینم عکسا ی نانازت وقتی که هوا دیگه کاملا تاریک شده بود:

دوسیت دارم پرنسس من...بازم آفرین که اذیت نکردی عروسک

و در آخر ستیای خسته در ایستگاه اول(جلوی در خونه ی ما)

عاشقتم توت فرنگیه خوشمزه ی من

بوس بوس گل من بااای تا های


تاریخ : 03 شهریور 1394 - 08:49 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 904 | موضوع : وبلاگ | 9 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی