فرشته کوچولو ی من

سلاااام دخملیه باهوشم

توی چند پست قبل گفته بودم که باباییت تهران بوده چند روز و شما خونه ی مامان جون شهناز بودین منم اومدم یک شب اونجا خوابیدم البته میخواستم هر شبش بمونما ولی خب نشد دیگه یک شب که با مامان جون شهناز دعوام شد یک شبم که صبحش کار داشتم خونه

این چند تا عکسی رو که ازت میذارم ساعت 5:30 صبح ازت گرفتم فرشته کوچولو

من فدای ناز خوابیدنت

توت فرنگی جون موهات داره میریزه...آخه موهای همه ی نی نی ها توی یک سنی میریزه و دوباره درمیاد...هر روز صبح که بیدارمیشی رو بالشتت پر از مو ی

اینم یه عکس که معلوم میشه موهات چقدر ریختن توت فرنگی

و حالا(عکس از پاهای کوچولوت) :

عاشقتم فرشته کوچولو ی من

خیلی از چیز هارو باید بیام برات بنویسم جیگری من

غذاهایی که تازه میخوری-کارهای که جدیدا انجام میدی و خییییییلی از گفتنی های دیگه

بووووووووووس بای بای


تاریخ : 12 شهریور 1394 - 08:41 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 770 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی