به خونه ی مجازی من و توت فرنگیم خوش اومدین


ما اومدیم...

سلام  به خوشگل ترین دختر دنیا و دوستای نی نی پیجی... ما اومدیم...با پر از خبر ها خوب 

خب بذارین از همون اولش شروع کنم...خانم دکتر بدجنس قبلی مامان جونت خانم (آهنچیان) حدودا چند روز قبل از زایمان مامان جونت بدون اینکه اطلاعی به مریضاش بده رفت کانادا 

حالا بگذریم اما تو این وضعیت خانوم دکتر مهربون(مریم تیموری)به کمک مامانیت رسید و مامان جونیت رو راضی کرد تا طبیعی زایمان کنه...شما روز بیستم اردیبهشت توی بیمارستان پاستور ساعت 8 شب و دقیقا همزمان با پخش شدن الله اکبر اذون مشهد به دنیا اومدی...از ساعت 2 تا 5 من به همراه خاله جون مهربونتو مامان جون شهناز توی بیمارستان بودم ولی ساعت 5 رفتم خونه ی مامان جون شهناز

ساعت 8:10 دقیقه من همینطور شانسی به مامان جون شهناز زنگ زدم و همون لحظه برابر شد با جیغ خاله جون که گفت وااای مامان بیا بچه رو ببین که الان میبرنش و مامان جون شهناز نامرد هم تلفنو قطع کرد

منم مثل جت حاضر شدمو به دایی علی ینی عمو علی جونه خودم زنگ زدم و عمو علی گفت سریع بیام پایین و من سریع توی ماشین نشستم و هی میگفتم تدتر برو دیگه عمووو

امیرعلی هم یه کوچولو حسودیش میشد و منو دعوام میکرد

وقتی رسیدم حدودا دو ساعت بعدش تو مامانیت رو با هم آوردن و من داشتم از تعجب میمردم و از خدا هزار بار تشکر میکردیم

فکر نمیکردم حال مامانیت انقدررر خوب باشه

فرداش شما رو آوردن خونه و من بیشتر اوقات خونه شما ام و خیلی خوشحالم که فاصلمون فقط 3 تا طبقس

عاشقتم عزییییزم

بوووووووووووس


تاریخ : 23 اردیبهشت 1394 - 00:55 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 572 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

i❤u

i❤u

#ma_best
تاریخ : 14 اردیبهشت 1394 - 01:30 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 717 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

هلما کوچولو...این عکسو روز باغ ازش گرفتم

هلما کوچولو...این عکسو روز باغ ازش گرفتم

سلام به بهترینم....الان که دارم این متنو برات مینویسم درخال در آوردن بال هستم...از خوشحالی...خب..دیروز یعنی شنبه رفتیم باغ عمو مهدی .. یعنی باغ عمو جون بابای من و باغ عمو جون مامان شما...طبق معمول اومدنا با ماشین شما اومدم...توی راه کلی خندیدیم..اونقدر که وقتی رسیدیم دل درد شده بودیم..خبر مهم اینجاس که تو ی پله ها مامان جونیت گفت که دکترش یعنی خانوم دکتر آهنچیان برای روز چهارشنبه 94/2/16 برای مامانت وققت سزارین گذاشته...خیییلی خوشحال شدم که قراره زوده زود بیای پیشمون...توی راه ماماننیت گفت خیلی دوست داره حتما یه سری به نی نی پیج و نی نی سایت بزنه...بگذریم..خلاصه که خیلی روز خوبی بود و خیلی هم خوش گذشت...قبل ازینکه وارد باغ بشیم مامانیت گفت که باز امروز بریم عکس بگیریم ... و مثه همیشه هم یادمون شد... تازه اونجا هلما هم بوود ... هلما نی نی عمو وحید و عطیه جونه..دنی نی نی پسر عمه ی مامانیت...تقریبا از اول تا آخر هلما بغل خودم بووود. واقعا فهمیدم نی نی دخمل خییییلی باحال تر از نی نی پسره.. و البته جذاب تر...من برم دیگه که خیلی پر حرفی کردم ... خخخخ
دفعه ی دیگه که اومدم وبلاگ ایشالا با عکس خوووودت ستیا جووونی
دوست داااااااارم عزیزمممم
بای بای
تاریخ : 13 اردیبهشت 1394 - 08:45 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 827 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

دندون درد مامانی

سلام عشقیممممم

مامیت چند روز بود دندونش خیلی درد میکرد ازاخر هم مجبور شد دندونش رو جراحی کنه... دیشبم لپش اندازه ی بادکنک شده بود . میگفت موقعی که داشتن دندونشو جراحی میکردن خیلی تکون میخوردی انگاری ناراحت بودی...ای جونم من فدات بشم آخه که ناراحت بودی توت فرنگیم


تاریخ : 11 اردیبهشت 1394 - 03:23 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 580 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

ستیا❤شب تولد امیرعلی

ستیا❤شب تولد امیرعلی


تاریخ : 11 اردیبهشت 1394 - 03:18 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 612 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

روزای آخر تو دل مامی بودن

روزای آخر تو دل مامی بودن

سلام توت فرنگی خوشمزمممم
امروز 10 اردیبهشته و 5 روز دیگه تولد منه
اما خبری از تو نیس
ولی میدونم که حداقل 10 روز دیگه میای
شایدم میخوای کادوی تولدم بشی و روز تولد من به دنیا بیای
جووووونم چه خوب مییشه
اومدم که بنویسم ما منتظرتیم
#زود_بیا_جامون_نی نی
تاریخ : 10 اردیبهشت 1394 - 20:00 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 1002 | موضوع : آرت بلاگ | نظر بدهید

تولد کپل مپلیم امیرعلی مبااارک

سلام به جوجه کوچولوم ستیا

امشب 24 فروردین و تولد امیرعلیه

امشب فکر کنم کلش رو خوابیده بودی و هرچی منتظر بودم که تکون خوردنت رو ببینم به گفته ی مامیت زیاد تکون نخوردی

امیرعلی

چهارمین سالگرد به دنیا اومدنت مبارک کپل مپلیم

دوستون دارم تو و امیرعلی رو #زیااااد

بووووووس

بای بااااای


تاریخ : 25 فروردین 1394 - 09:45 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 1302 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

happy mom day

happy mom day

روز مامانا مبارک
تاریخ : 21 فروردین 1394 - 00:16 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 1530 | موضوع : آرت بلاگ | یک نظر

شیطونکم

شیطونکم

دیروز که نگاهم روی دل مامی الهه خیره مونده بود و داشتم به تو فکر میکردم یهو یه تکون محکمممممم خوردی جوری که یه لحظه فکر کردم الان دل و روده ی عمه بیچارم میاد تو حلقش
فهمیدم که ازون نی نی هایی هستی که قراره بیای کلی شیطونی کنی و پدرمون رو دریاری
دوست دارممممم
#شیطونک
تاریخ : 20 فروردین 1394 - 00:13 | توسط : مهدیه(دختر دایی ستیا جون) | بازدید : 767 | موضوع : آرت بلاگ | نظر بدهید



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی